پروردگار مهربان
درگاه حق تعالی همیشه در آستینش برای ما کارتی آماده دارد، تا با رو کردن آن رکوردهای تاریخی مادرجندگی را در عوالم امکان و عدم و موازی و غیره جابجا کند.
درگاه حق تعالی همیشه در آستینش برای ما کارتی آماده دارد، تا با رو کردن آن رکوردهای تاریخی مادرجندگی را در عوالم امکان و عدم و موازی و غیره جابجا کند.
از بچگی، وقتی میدیدم آشغال زمین میریزند، اب هدر میدهند یا قوانین رانندگی را رعایت نمیکنند، خیلی ناراحت میشدم، گاهی سردرد میگرفتم.
بعد از ۱۳ ۱۴ سال، به این نتیجه رسیدم که در واقع باید همراهی کرد،و از اصول اولیه هم عدول کنیم. الان، دیگر چراغ قرمز هایی که دوربین جریمه ندارند را رد میکنم، بعد ۴۰۰ ۵۰۰ تا چراغ رد کردن یک جریمه هم نیامده. آشغال هایم را از عمد میریزم بیرون. توی خیابان یا فضای سبز. دقیقا مقابل سطل اشغال میریزم روی زمین. آب را باز میگذارم. برق ها را روشن میگذارم. گاز را الکی روشن میگذارم. شاید این واکنش دفاعی ذهن برای حفظ روان است و روی آورده به شکستن هنجارهایی که آنها را قبول داشته، تا فشار روانی را تخلیه کند. الحق که قلبم راحت تر میتپد. انگار که چرک های یک زخم یا عفونت قدیمی دارند از قلب و بدنم خارج میشوند. باید بیشتر با جماعت همراه شد. باید همرنگ جماعت شد. بی خایه، بی واکنش، ترسو.
آقای محسن ریحانی در توییتر نکته خیلی خوبی گفتند. ۴۷ سال جمهوری اسلامی روی بازدارندگی حساب باز کرده بود. حزب الله بساز حماس جهاد اسلامی بساز سوریه نگهدار عراق و یمن، سپاه بدر و انصارالله بساز. در نهایت همه شان بی خاصیت شدند. کارت هایی که سوخت شدند. به قول جنت خواه دو سال پیش بود فکر کنم که میگفت کارت هایی که باید نقد میشدند و نشدند. .....
ادامه نوشته..Curse upon god who has created a world where one's pleasure is another's pain
لعنت به خدا که در دنیای ساخته او لذت یکی رنج دیگریست
جمهوری اسلامی اکنون وارد دوره سوم خود شده است. فکر نمیکردم رهبری آقای خامنهای، اینگونه بدون مرگ او به پایان برسد. فکر نمیکردم به یک مقام تشریفاتی تبدیل بشود. البته آقای توانچه و آقای باستانی بر همان عقیده سابق هستند. ولی خب، من با آقای خلجی هم نظرم. رهبری در سیستم های توتالیتر به وسیله تمرکز ممتد و پیوسته روی قدرت ادامه پیدا میکند. وقتی از ترس کشته شدن توسط اسرائیل مدتی ول کرد، دیگر تعجبی ندارد که قدرت را از دست بدهد. تاکید فرماندهان و مسئولین بر مدیریت جنگ توسط رهبری این نظر را بیشتر محتمل میکند.
داستان اف ۳۵ ها را نه گردن گرفتند نه عذرخواهی کردند. غیرمستقیم در تلویزیون گفتند کار رسانه دشمن بوده که اخبار تایید نشده منتشر کرده. رسانه ارتش و صداسیما رسانه دشمن هستند.
اما
چند مورد، از فامیل تا غریبه، استدلال های آخوندی جمهوری اسلامی را خیلی متعصبانه قبول کرده و باور داشتند و از ان دفاع میکردند. آخوند تا کاسب تا تاکسی. حاکمیت خرسوار ماهری است. مردمشان را خوب میشناسند. چه عیبی دارد اگر مصلحت باشد دروغی به این بزرگی بگویی؟ به هرحال عده زیادیشان باور میکنند. به هیچ عنوان قبول نمیکنند که رسانه رسمی حکومت اینقدر دروغ بزرگی بگوید پس با ارجیفی مانند لو رفتن نحوه انهدام اف ۳۵ یا فروش به چین و غیره داستان زدن ۷ ۸ تا اف ۳۵ و اسارت دو خلبان که یکیشان زن است را توجیه میکنند.
آقای خامنهای هم در دنیای خودش اسرائیل را له کرده و آمریکا را خرد کرده. یک لایحه هم داده اند که کسی خلاف منویاتشان حرفی نزند. فردی که ۲۷ سال یک چاق خیکی را فرمانده کل نیروهای مسلح کرد، نباید انتظار داشته باشد که در رویارویی نیروهایش با ارتشی که از ثانیه اول به وجود آمدنش و حتی قبلتر، از دوران هاگانا در جنگ بوده، بتواند عرض اندامی بکند. البته برای حکومت فشل و لمپن و چاپلوس پرور و متملغ جو و خایه مال خواه همان اصابت ۳۰ ۴۰ موشک در خاک اسرائیل کافی است. خب این دیگر به خودشان بستگی دارد. ایده پیروزی کون بر چوب را به منصه ظهور رسانده اند.
موازی کاری های رهبری برای کنترل بیشتر، نتیجه اش را در ضربات اطلاعاتی اسرائیل به آنها نشان داد. تخت خواب فرماندهان و ساعت به خواب رفتنشان را هم میدانستند.
قبل جنگ، ادعاهای گندهی زیادی کردند. دزدیدن اسناد اسرائیلی توسط وزارت اطلاعات، ضربه سهمگین سربازان گمنام به شبکه های موساد.
دروغ دروغ دروغ دروغ دروغ ........
ریشه این بدبختی های جمهوری اسلامی در دروغ گفتن است. از بد روزگار هم آقای خامنهای از کسانی که دروغی بگویند که او را خوشحال کنند خوشش میاید. که خب نتیجه آن را دید. حقارتی بزرگتر تا به حال برای کشوری پیش نیامده. باز حداقل سوریه الی کوهن را گرفت و اعدام کرد.
شرق و غرب و آقای دکتر فهمیدند و میفهمند اما من نمیفهمم. من نمیفهمم. من نمیفهمم. من ..........


سیاستمداران در اشتباهند، حق جوانان را گرفته اند.
آیا جناح وابسته به روسیه یکپارچه است؟ آیا واقعا همگیشان یک تفکر دارند؟
فعلا قالیباف علیه تمامی افرادی که در دوران انتخابات به او تاخته اند و اتهام وارد کرده اند، شکایت کرده و همه را دارد جمع میکند.
پدر معنوی جلیلی و جبهه پایداری. پدر معنوی خودش سید منیر حسینی بوده است. این جبهه خطرناکترین و وحشتناک ترین جبهه هستند.
سپاه سایبری سلطنت طلبان به هرکس حمله میکنند. هرکس که خطر میرباقری را گوشزد کند را هم تیکه پاره میکنند.
دفعه قبل شانس اوردیم و منتظری رهبر نشد. شانس اوردیم و تندروها رهبر نشدند و سید علی خامنهای به رهبری برگزیده شد. درست است که سلطنت طلبان عاجز از فهم مفاهیم در کانتکست مورد نظر هستند و میگویند این کار ها صورتی کردن علی خامنهای است، اما واقعا هنوز تندرو ها را در قدرت ندیده اند.
به قول عابد توانچه درحال حاضر مرگ رئیسی قفل شدگی نظام و چیرگی جبهه پایداری بر اکثریت قدرت را برهم زد. حالا قدرت بالانس شده و جبهه تندرو پایداری مجلس، اصلاحات دولت و راست سنتی هم قوه قضائیه را در دست دارند.
تمام حرف هایی که من میزنم فقط یک جمع کردن ضعیف اطلاعات و تحلیل های موجود است.
هنوز به درجه ای نرسیدم که خودم وضعیت را تحلیل کنم. به گفته مهدی خلجی او ابوبکر بغدادی ایران است.
به احتمال زیاد پشت پرده مسمومیت دختران مدرسه ای هم همین ادم بوده است. او دلیل بدبختی ها را تحصیل دختران میداند. احتمالا جناح وابسته به روسیه همین جناح هستند.
حالا که گزینه پیوستن به جناح وابسته به روسیه آشکار شده و برای من خط خورده پس تنها راه، فرار خانواده ام و خودم از این مملکت است. آینده تیره ای در انتظار این مردم است.
چه امید احمقانه ای داشتم، جناح وابسته به روسیه را مستثنی بدانیم؟ دیوانه ترینشان همین وابسته به روسیه هستند که!
۲۸/۰۴/۱۴۰۳
اطلاعات جدیدی در توییتر یافتم. میرباقری با الکساندر دوگین، مغز متفکر پشت کارهای پوتین دیدار داشته است. در این دیدار مهدی نصیری هم حضور داشته.
بساط مصاف توسط قالیباف برچیده شد. قدرت او واقعا خیلی زیاد است.بسیار زیاد. سپاه، اطلاعات، دستگاه قضا. الله اکبر
جناح وابسته به روسیه: سید محمد مهدی میرباقری، قالیباف، جعفری، جبرائیلی و کلهم جبهه پایداری، علیز صاحب رسانه جدال
فایل صوتی ظریف و اشاره به عزیز جعفری و تنظیم لیست پایداری
ملاقات میرباقری با الکساندر دوگین با حضور مهدی نصیری
ملاقات قالیباف با پوتین و دست دادن باهم دیگر
مخالفت با تحصیل دختران در علوم غربی(یعنی همه علوم)
مسمومیت دختران دانش آموز
و بالاتر از این مسائلیست که من مزاحمت نمیکنم.
۰۲/۰۵/۱۴۰۳
آکادمی علوم اسلامی قم. فرهنگستان علوم اسلامی قم.
موسس: سید منیرالدین هاشمی
رئیس فعلی: سید محمد مهدی میرباقری
با وجود پرونده در واجا و کمیته انضباطی و مدارکی که بچه های بسیج دانشگاه دارند این مورد غیر ممکن است.
حتی در صورت قبول شدن، چطور باید جلوی دهنم را بگیرم؟ من نمیتوانم جلوی گفتن حقیقت را بگیرم، اگر میتوانستم از همان اول مثل مهرشاد سهیلی خیلی راحت مسیرم مشخص میشد(البته سرانجام او مد نظرم نیست)
آینده زندگی من اهمیت بیشتری از زخم زبان های انسان های احمق دارد. بنا نیست به لج یکسری انسان سطحی نگر نادان آینده خودم را، این فرصت یکبار زیستن را نابود کنم. در پاسخ انها حرفها و رفتارها و استوریهای طرفداری از نظام کافی است.
هسته های اصلی حاکمیت کوری ایدئولوژیک دارند. شاید بتوان جناح نفوذ وابسته به روسیه را مستثنی دانست.
اصلا شاید باید به همین جناح بپیوندم. اما چطور با این جناح ارتباط برقرار کنم؟
شاید سرنخ کلیدواژه هیستری جمعی باشد که عابد گفته بود. یک سرنخ برای ردیابی عمال روسیه یا وابستگان به عمال روسیه. اما خود روسیه هم وضع خوبی ندارد. نظام توتالیتر کنفدراسیون روسیه هم آنقدرها وضع بهتری از زیردستشان یعنی نظام توتالیتر جمهوری اسلامی ندارد. درست است که واقعا مقایسه کردنشان توهین است به روسیه.
اما به هرحال روسیه اکنون از نظر اقتصادی وابسته مطلق به چین است.
اشتباه کردن های رهبران توتالیتر مستقل از وضعیتشان است. چه چین باشد چه روسیه چه جمهوری اسلامی.
حالا در دوران دانشگاه باید برای آینده خود تصمیم بگیریم. ماندن در ایران یا مهاجرت.
اینده ایران درحال حاضر با در نظر نگرفتن باقی احتمالات ضعیف، مواجه با دوراهی گریز هستهای یا توافق با امریکا قرار دارد.
توافق با ایالات متحده امریکا تا زمان زنده بودن آقای خامنهای ممکن نیست.
گریز هستهای نظام هم با واکنش نظامی آمریکا و اسرائیل مواجه خواهد بود. که خود به دو قسمت اشغال کامل یا بمباران تاسیسات هستهای تقسیم میشود.
در نتیجه از این دوراهی انتخاب عاقلانه مهاجرت است. و علاقه من مهاجرت به ایالات متحده امریکا است.
مظهر آزادی قدرت ثروت
آمریکا کشوری خدا پرست است. در مقابل او کشور کمونیست بی خدا چین قرار دارد.
جالب است که حاکمیت دینی با یک کشور بی خدا رابطه دارد.