Final Decision - تصمیم نهایی
سلام آقای خلجی،
این نوشته را صرفا به این علت خطاب به شما مینویسم که درحال گوش کردن تحلیل هایتان هستم.
من از بچگی در هیئت مذهبی و محفل قرآنی و حرم و مسجد و این فضاها بزرگ شدم. از آهنگ گوش دادن بدم میامد و از نگاه به نامحرم حذر داشتم. مستند فرقه های سری میدیدم و پای صحبت های رحیم پور ازغدی و حسن عباسی و رائفی پور و امثالهم مینشستم. سخنرانی های اقای رفیعی را گوش میدادم. خانه مادربزرگم یک مجلس خودمانی میگرفتیم و با پسرعمویم زیارت عاشورا میخواندیم. صبح جمعه میرفتیم مسجد دعای ندبه میخواندیم.
در کلاس چهارم و پنجم با جرج کارلین و من زئوس هستم آشنا شدم. سال نهم کاملا اعتفاداتم دست خوش تغییرات با زاویه ۱۸۰ درجهای شد.
آرام آرام همه چیز فرو ریخت. سپس از سال های نهم تا ترم سه دانشگاه کاملا مخالف دین و حکومت بودم.
ترم ۳ تا ۶ برزخ من بود.
من ذهنِ بازی دارم. تمام نظرات و تحلیل های دو طرف را گوش میدهم و بررسی میکنم. نهایتِ بی دین ترین ها و تندروترین مذهبی ها را به چشم دیده ام و درک کرده ام.
اما اکنون در ترم ۶ به این نتیجه رسیدم که باید وارد سپاه شوم و با تمام قدرت به اقای خامنه ای خدمت کنم.
ریشه این تصمیم بر میگردد به گذشته.
سال یازدهم. یک نفر گوشی بچه ها را لو داد به اسم من تمام شد. منی که گوشی ام را معاون اموزشی گرفته بود. منی که علیه رفتار او با بچه ها بودیم. من که با بچه ها نهایت شرارت را در دبیرستان اجرا میکردیم. گفتند سرکلاس نبودی،کجا بودم؟
دم دفتر مدیر میخواستم صحبت کنم گوشی هایی که گرفتن را پس بدهند.
قلبم شکست.
گذشت امدم دانشگاه، ترم ۲، علیرضا قربانی به من گفت خایمال.
ترم ۳، جلوی کتابخانه پردیس، دکتر خسروی گفت برو با بچه ها صحبت کن،رفتم، گفتند برو گمشو بسیجی. من که اطلاعات سه بار تماس گرفته بود و بسیجی های دانشگاه دنبال مدرک جمع کردن از من بودند. کمیته بارها تهدید به تعلیق کرده بود. من که با خانواده پدری ام بخاطر اختلاف عقیدتی بسیار بحث کرده بودم.
در تلگرام پروفایلم تیکه به اقای خامنهای بود، پیوی میامدند بدون نگاه دقیق به پروفایل فحش میدادند.
دیگر بس است. تصمیم نهایی با دریافت اخرین اطلاعات و تحلیل ها از تحلیلگران؛ ارمین جنت خواه، عابد توانچه، مجتبی واحدی، مهدی خلجی گرفته شد.
جامعه ایران بیمار است.
دو قطبی، دو رویی، فساد اخلاقی و خالی شدن ارزش ها از معنا.
امیدی به سرنگونی نظام نیست.
امیدی به اپوزیسیون نیست.
سلطنت طلب ها تبدیل به نیروهای سایبری دیوانه مسلک شده اند.
کفتارانی در خارج و داخل منتظر فوت امام خامنه ای هستند.
منتظر لحظه ای غفلت برای تکه تکه کردن این کشور هستند.
سفر به عراق، سفر به سیستان و بلوچستان، سفر به تبریز، سفر به سمت کردستان، سفر به خوزستان، اهمیت وجود سپاه را برایم بیشتر از گذشته تعیین کرد.
کوچکترین ضعف در سپاه و ارتش و فراجا، این کشور را، که تمام نیروهای اجتماعی در ان مثل فنر جمع شده اند، به سوی ویرانی کامل خواهد برد.
نظام تصمیمات اشتباه زیادی میگیرد.
اشتباهات محاسباتی
جبهه نفوذ روسیه و چین
لگد خودی ها
جاسوسان سرویس های اطلاعاتی خارجی
SIS CIA Mossad Inter-Servicre Intelligence FSB MIT
فرصت کم است و عمر امام خامنه ای محدود. باید سریعن دست به کار شویم.
اولین قدم، این است که وقتی به خانه بازگشتیم در نزدیکترین پایگاه بسیج ثبت نام خواهیم کرد.