استخدام در سپاه؟
با وجود پرونده در واجا و کمیته انضباطی و مدارکی که بچه های بسیج دانشگاه دارند این مورد غیر ممکن است.
حتی در صورت قبول شدن، چطور باید جلوی دهنم را بگیرم؟ من نمیتوانم جلوی گفتن حقیقت را بگیرم، اگر میتوانستم از همان اول مثل مهرشاد سهیلی خیلی راحت مسیرم مشخص میشد(البته سرانجام او مد نظرم نیست)
آینده زندگی من اهمیت بیشتری از زخم زبان های انسان های احمق دارد. بنا نیست به لج یکسری انسان سطحی نگر نادان آینده خودم را، این فرصت یکبار زیستن را نابود کنم. در پاسخ انها حرفها و رفتارها و استوریهای طرفداری از نظام کافی است.
هسته های اصلی حاکمیت کوری ایدئولوژیک دارند. شاید بتوان جناح نفوذ وابسته به روسیه را مستثنی دانست.
اصلا شاید باید به همین جناح بپیوندم. اما چطور با این جناح ارتباط برقرار کنم؟
شاید سرنخ کلیدواژه هیستری جمعی باشد که عابد گفته بود. یک سرنخ برای ردیابی عمال روسیه یا وابستگان به عمال روسیه. اما خود روسیه هم وضع خوبی ندارد. نظام توتالیتر کنفدراسیون روسیه هم آنقدرها وضع بهتری از زیردستشان یعنی نظام توتالیتر جمهوری اسلامی ندارد. درست است که واقعا مقایسه کردنشان توهین است به روسیه.
اما به هرحال روسیه اکنون از نظر اقتصادی وابسته مطلق به چین است.
اشتباه کردن های رهبران توتالیتر مستقل از وضعیتشان است. چه چین باشد چه روسیه چه جمهوری اسلامی.
حالا در دوران دانشگاه باید برای آینده خود تصمیم بگیریم. ماندن در ایران یا مهاجرت.
اینده ایران درحال حاضر با در نظر نگرفتن باقی احتمالات ضعیف، مواجه با دوراهی گریز هستهای یا توافق با امریکا قرار دارد.
توافق با ایالات متحده امریکا تا زمان زنده بودن آقای خامنهای ممکن نیست.
گریز هستهای نظام هم با واکنش نظامی آمریکا و اسرائیل مواجه خواهد بود. که خود به دو قسمت اشغال کامل یا بمباران تاسیسات هستهای تقسیم میشود.
در نتیجه از این دوراهی انتخاب عاقلانه مهاجرت است. و علاقه من مهاجرت به ایالات متحده امریکا است.
مظهر آزادی قدرت ثروت
آمریکا کشوری خدا پرست است. در مقابل او کشور کمونیست بی خدا چین قرار دارد.
جالب است که حاکمیت دینی با یک کشور بی خدا رابطه دارد.